بخشی از یادداشت استاد برای شهید آوینی و...
تنها یک بار در طول عمرم در رثای دو دوست چند خط نوشتم یکی از آن دو، حسن هادی بود. که قبل از آن که شهید روایت فتح شود، هادی من بود و خیلیها دیگر، و دیگری هوشنگ نوری، که قبل از آن که شهید کربلا شود، بازتاب نور دل هادی بود و سرانجام با هم به سرای حق شتافتند. آن دو، ما را به یک حال ریز دعوت کرده بودند و ما سعادت رفتن نداشتیم. روزی تصادفاً سید مرتضی آن یادداشت را خواند. هر چند که اصل مطلبی که آن یادداشت سر فصلش بود_ برای آوینی دلپذیر بود_ چون به جنگ مربوط میشد. اما دل نگرانیاش را از این که خود او توفیق آن حال ریز را نداشت پنهان نکرد. گفت : «چه زیبا یادشان را گرامی داشتی افسوس که ما دیگر توفیق شرکت در آن حال ریز را نداریم، آنگاه که در سراسر جنوب و غرب میتوانستیم آن حالات را شاهد باشیم نیز توفیق نیافتیم... و من از خود میپرسم آیا آن روز، سید مرتضی این تصور را داشت که روزی در رملهای فکه، آن حال ریزی را که سالها به دنبالش بود درک کند؟
منبع : مجله سوره
http://www.avini.com/negah/safhe.asp?id=17