درس پژوهش ونگارش در تلوزیون استاد اربابی

اینجا کلاس درس مجازی پژوهش ونگارش در تلوزیون است

درس پژوهش ونگارش در تلوزیون استاد اربابی

اینجا کلاس درس مجازی پژوهش ونگارش در تلوزیون است

نقد انیمیشن خواجه نصیرالدین طوسی

انیمیشن یعنی چه نوع فیلمی؟ بر چه اساسی یک فیلم نامه به صورت انیمیشن ساخته می شود؟ انیمیشن چه تفاوتی با فیلم زنده دارد؟

اینها تعداد ی از سوالاتی است که به هنگام مواجه شدن با یک اثر انیمیشن به ذهن خطور می کند.معمولا فیلم انیمیشن دارای خصوصیات خاص و ویژه است و برای ارایه ی ایده ای جدید ساخته می شود، خلق فضاهایی که امکان ایجاد آنها در فیلم زنده امکان پذیر نیست و... ساخته می شود. به عقیده ی نگارنده فیلم خواجه نصیرالدین طوسی دارای هیچیک از این خصوصیات نیست. در واقع فیلم نامه ای که این گونه متکی بر دیالوگ است وهیچ گونه وجه تصویری ندارد مناسب برای انیمیشن نیست. این یعنی تناسب نداشتن ظرف و مظروف، هر چند فیلم نامه ی این اثر مشکلات بنیادی تری هم دارد. اولین مساله قصه است. آیا این فیلم قصه دارد یا نه؟ یا اگر دارد دارای چه مضمونی است؟ و می خواهد چه پیامی را منتقل کند؟ فیلمی که قرار است برای پخش از تلویزیون آن هم برای مخاطبانی با این رده ی سنی که از حساس ترین رده های سنی هستند ساخته شود باید دارای قصه ای جذاب باشد تا بتواند مخاطب خود را پای تلویزیون بنشاند(نه تنها بنشاند بلکه او را درگیر کند). در فیلم نامه ی این اثر ایجاد گره، کشمکش،نقطه ی اوج، تعلیق و شخصیت پردازی که از عناصر اصلی در فیلم نامه هستند چیزی دیده نمی شود. به عنوان مثال شخصیت خواجه نصرالدین که قرار است به عنوان مردی دانشمند، مردم دوست و صلح جو (قهرمان) معرفی شود با نوع عملش در فیلم به عنوان فردی بزدل و ترسو معرفی می شود. یا سربازان ایرانی که به هنگام دیدین مغول ها از ترس عرق می ریزند و پشت خواجه پنهان می شوند و این باعث لطمه زدن به شخصیت کلی اثر یعنی شخصیت ایرانی می شود. در نتیجه پیام به صورت عکس منتقل می شود. ایرانی ها برای ترس از جنگ و کشته شدن خانه و کاشانه ی خود را دو دستی تقدیم دشمن می کنند (توهین به خود). هر چند در واقع حرف فیلم ساز این نیست.

مطمئنا ضعف های فیلم نامه ای به شکلی بارز خود را در ساختار نشان می دهد. همانطور که در فیلمنامه دارای هیچگونه جزئیاتی نیست طراحی شخصیت ها و همچنین فضا های اثر هم به هیچ وجه دارای جزئیاتی نیستند.

برای اینکه دقت مخاطبان را به صاحبان اثر گوشزد کنم به چند نکته که هم بنده وهم عده ی زیادی از دوستان به هنگام دیدن اثر به آن اشاره کردند را یاد آوری می کنم. اول اینکه چرا پا های الاغ سم ندارد و به شکلی واقعا ساده طراحی شده اند؟ چرا انیمه ها یک دست نیستند؟ چرا در پلانی قسمتی از سر الاغ ناگهان ناپدید می شود و مسائلی از این دست که در سراسر کار تکرار می شود(انها گره هایی هستند که به جای ایجاد آنها در قصه به عنوان ضعف در ذهن بیننده شکل می گیرد و بیننده را در گیر خود می کند) انها ضعف هایی نیستنند که بخواهم بارزشان کنم فقط عرضم این است که باید دقت داشت که با مخطبانی با این سطح حساسیت نباید اینگونه برخورد کرد و آنها را دست کم گرفت چون کار را پس میزنند! آن هم در این عصر که هر روز با یک اثر قدرتمند در   زمینه ی انیمیشن مواجهیم و همچنین با بالا رفتن سطح سواد بصری مخاطبان نباید از این جزئیات صرف نظر کرد. اگر خواستار رقابتیم!

در کارگردانی اثر هم به هیچ وجه نکته ی قابل توجهی دیده نمی شود آن هم با باز بودن دست کارگردان در زمینه ی انیمیشن برای ایجاد ایده های جدید، خلاقانه. میزانسن ها، نوع پلان ها و همچنین حرکات دوربین بسیار کلیشه ای و حتی دم دستی شکل گرفته اند حتی در بعضی از قسمت ها اینگونه برداشت می شود که کارگردان هیچیک از حالت های ممکن دیگر را در نظر نگرفته است.البته این که خانمی توانسته است فیلمی انمیشین با توجه به گستردگی اش را سرانجام برساند جای بسی شادمانی است ولی کاش گاهی هم به نتیجه ی کار توجه شود آن هم برای تلویزیون با این حساسیت.

                                                                                                                                         میلاد دائمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد