تلویزیون سامانه ای ارتباطی برای پخش و دریافت تصاویر متحرک و صداها از مسافتی دور است. همچنین دستگاه گیرنده در این سامانه، دستگاه تلویزیون نام دارد.
امروزه در ایران، به مجموعه فراهم کننده و پخش کننده برنامههای تلویزیونی، سیما گفته میشود.
واژه تلویزیون که از زبان فرانسوی به فارسی راه یافته خود واژه ی ای دورگهاست که بخش نخست آن از واژه یونانی تله- (دور) و بخش دوم آن از واژه لاتین ویزیو (دید) گرفته شدهاست.
با اینکه در بیشتر زبانها همین واژه تلویزیون (البته با تلفظهای بسیار گوناگون) به کار میرود برخی زبانها واژههای خود را برای این مفهوم دارند. برای نمونه در زبان آلمانی برای تلویزیون همیشه واژه Fernsehen به کار برده میشود که معنی واژگانی آن «دوردید» است. یا در زبان ژرمنی نیدرساکسنی به تلویزیون Kiekschapp میگویند که معنی لغوی آن «نگرش» است.
رسانه یا Media به معنی ' رساندن' است.
انسان و حیوان توسط برخی از اعضای وجودی خود قادرند تا تغییرات محیط اطراف خود را متوجه شود و سپس تصمیم لازم را بگیرند که این اعضاء عبارتند از چشم، بینی، گوش، دماغ، پوست به هر یک از این اعضاء ' رسانه' یا Media میگویند.
هر ابزاری که موجب تغییر در اعضای چشم، بینی، گوش، دماغ، پوست انسان یا حیوان گردد 'ابزار رسانه' شناخته می شود.
عکس
منبر
تلوزیون
اینترنت
رادیو
کتاب
روزنامه
سینماو فیلم
...
ادامه مطلب ...
پَدیده یا پَدیدار واژهای است فلسفی که به هر رویداد قابل مشاهده ( به طور مستقیم یا غیر مستقیم) اطلاق میگردد. برخی پدیدهها پدیدههای روزمره هستند و برخی تنها از راه بررسی دقیق با دستگاههای ویژه قابل مشاهدهاند.
پدیدهها دستیابی به اطلاعات علمی را امکانپذیر میکنند. کوشش برای روشن ساختن چیستی پدیدههایی همچون زمینلرزه، تندر، باران، آتش، آفتاب، زنگ زدگی و خوردگی به شکلگیری دانش نوین انجامیدهاست. انسانها اغلب توسط فناوری از پدیدهها بهرهگیری میکنند.
پدیدهها را بنا بر رشتههای علمی دستهبندی میکنند. برای نمونه در زمینهٔ نورشناسی و اپتیک ، پدیدههای قابل مشاهده این رشته را پدیدههای اپتیک مینامند.
در فیزیک پدیده میتواند نمودهایی ازماده ، انرژی یاجا-گاه (فضازمان) باشد برای نمونه مشاهدات مدار ماهو یا گرانش جهانی توسط ایزاک نیوتن یا مشاهدات حرکت آونگ توسط گالیله.
واژهٔ فارسی پدیده صورتی از واژه پارسی میانه پددیدگ است که از دو جزء پَد (به)+دیدَگ (دیده) گرفته شده و به معنای دیدارپذیر است.
پژوهش پایه (بنیادی) و پژوهش کاربردی:
پژوهش پایهای میتواند زمینهٔ «پژوهش کاربردی» را فراهم آورد، اما در وهلهٔ اول متوجه کاربرد آن در زندگی انسانها نیست. در حالی که پژوهشهای کاربردی دارای جنبهٔ عملی و مستقیما متوجه حل مشکلات جامعه و بشریت میباشند. در ضرورت انجام این دو دسته از مطالعات شکی نیست. به عنوان مثال تصمیم گیرندگان سیاسی هر کشور به جهت کسب توانایی در ادارهٔ عملی جامعه، نیازمند پژوهشهای کاربردی میباشند و این دسته از پژوهشها خود متکی بر پژوهشهای پایهای هستند.
مطالعهٔ اکتشافی و مطالعهٔ تفصیلی (مطالعهٔ اصلی):
مطالعهٔ اکتشافی، مطالعهای مقدماتی است. که بنا بر نوع تحقیق عمدتا از طریق مطالعات کتابخانهای، مشاهده، و یا مصاحبه شکل میگیرد. علت انجام مطالعات اکتشافی عبارتند از:
۱. غنی کردن پرسش پژوهش خود. از طریق مطالعات اکتشافی اهداف مطالعهٔ خود را بهتر شناخته و حوزهٔ معرفتی خود پیرامون موضوع مورد نظر را گسترش میدهیم. قابل توجهاست که مطالعات اکتشافی به دنبال شناخت اجمالی و کلی از مساله زوایای مختلف بحث و دیدگاههای مختلف در این زمینه میباشند.
۲. مطالعه و پرس و جو از اهل فن به جهت شناخت منابع و متون اصلی پژوهش. به عبارت دیگر امکانات مورد نیاز پژوهش و امکانات موجود خود را میشناسیم. (مصاحبه میتواند در مطالعات اجتماعی با نمونهای از افرادی باشد که قرار است تا دربارهٔ موضوعی پیرامون ایشان به تحقیق بپردازیم.) مطالعهٔ اکتشافی، کوشش پژوهشگر به جهت کسب آگاهی اجمالی از کاری است که درصدد انجام آن میباشد. مطالعهٔ اکتشافی شبیه مطالعهٔ اجمالی یک کتاب است که در آن با مروری اجمالی بر عنوان کتاب، فهرست مطالب آن و فصول مختلف آن آمادهٔ مطالعهٔ تفصیلی میگردیم. مطالعات اکتشافی پیش زمینهٔ مطالعات اصلی میباشند. بسیاری تصور مینمایند که پژوهش یافتن پاسخ پرسشهای آن است. در حالی که پژوهش در درجهٔ اول یافتن پرسشی اصیل و شایستهٔ پرسیدن و پژوهش کردن است. شخصیت علمی دانشجو در گرو استحکام رسالهٔ پژوهشی وی و شخصیت رسالهٔ پژوهشی وی در گرو پرسشهای مندرج در آن است. از این رو هر چه پژوهشهای اولیه جدی تر گرفته شوند، بر ارزش نهایی کار علمی شما افزوده میشود.
ادامه مطلب ...