رسانه یا Media به معنی ' رساندن' است.
انسان و حیوان توسط برخی از اعضای وجودی خود قادرند تا تغییرات محیط اطراف خود را متوجه شود و سپس تصمیم لازم را بگیرند که این اعضاء عبارتند از چشم، بینی، گوش، دماغ، پوست به هر یک از این اعضاء ' رسانه' یا Media میگویند.
هر ابزاری که موجب تغییر در اعضای چشم، بینی، گوش، دماغ، پوست انسان یا حیوان گردد 'ابزار رسانه' شناخته می شود.
عکس
منبر
تلوزیون
اینترنت
رادیو
کتاب
روزنامه
سینماو فیلم
...
برخی از ابزارهای رسانه را میتوان بصورت زیر نام برد:
یادآوری میشود طبق تحقیقات انجام گرفته انسان یا حیوان 90 در صد تغییرات محیط اطراف خود را توسط دو عضو ' چشم' و ' گوش' متوجه میگردند.
انگیزههای مردم برای گذراندن وقت با ابزارهای رسانه چیست؟
از بین نیازهای متعددی که پیشنهاد شده، بسیاری از پژوهشها بر چهار دستهٔ اساسی از کنشها تاًکید دارند که میتوان از وظایف رسانهها باشد:
برخی پژوهشها نشان دادهاند که تلویزیون گستردهترین و کم تخصصیترین رسانه است، که میتواند این نیازهای چهارگانه را ارضا کند. رادیو نیز دارای همین کار کرد است. در مقابل، کتاب به عنوان امری که در اصل به نیازهای هویت شخصی پاسخ میدهد، روزنامهها به عنوان وسیلهٔ ارضای نیازهای اطلاعاتی، و سینما به عنوان وسیلهای برای ارضای نیاز سرگرمی عمل میکنند.
اثرهای ابزارهای رسانههافرهنگ، واژه ای است درباره شیوه زندگی مردم؛ به معنی روشی که مردم ، کارها را انجام می دهند. گروههای متفاوت مردم، ممکن است که فرهنگ های متفاوتی را دارا باشند. فرهنگ، بوسیله آموزش، به نسل بعدی منتقل می شود؛ در حالی که ژنتیک بوسیله وراثت منتقل می شود. هر منطقه از کشوری می تواند که فرهنگی متفاوت با دیگر مناطق کشور داشته باشد.ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲)، فرهنگ را مجموعه پیچیده ای از دانشها، باورها، هنرها،قوانین،اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد بعنوان عضوی از جامعه، از جامعه خویش فرا می گیرد، تعریف می کند.
فرهنگ واژهای است که معانی گوناگونی دارد. برای مثال، در ۱۹۵۲ آلفرد کلوبر(Alfred Kroeber) و کلاید کلاکهون (Clyde Kluckhohn) در کتاب خود به نام فرهنگ: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریفCulture: A Critical Review of Concepts and Definition با گردآوری ۱۶۴ تعریف از فرهنگ اظهار کردند که فرهنگ در اغلب موارد به سه برداشت عمده میانجامد:
باورها یا اعتقادات، مجموعه ای از افکارهستند که به زندگی، معنا می بخشند. باورها، ادراک ما از هستی را می سازند. چنین اندیشه می شود که باورها، نقش فرماندهی در مغز دارند و زمانی که فکر می کنید که امری درست است، باور شما، به مغز، فرمان می دهد تا به دنبال آنچه باشد که ازاعتقادات شما، حمایت کند.ایدئولوژی، مجموعهای است از نظرات، باورها و نگرشها. این تعریف، از نظر اجتماعی، نسبی است.
علم یا دانش، ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعت، در قالب توضیحات و پیشبینیهای آزمایششدنی.دانش یا علم دانششناسی، با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سر و کار دارد. به عبارت دیگر، دانششناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازنده آن، یعنی داده و اطلاعات میپردازد.