درس پژوهش ونگارش در تلوزیون استاد اربابی

اینجا کلاس درس مجازی پژوهش ونگارش در تلوزیون است

درس پژوهش ونگارش در تلوزیون استاد اربابی

اینجا کلاس درس مجازی پژوهش ونگارش در تلوزیون است

یه مصاحبه از دی 87

گفت وگوی صریح و خواندنی شاهین امین با محمود اربابی مدیر کل اداره نظارت وارزشیابی معاونت سینمایی، تلاشی برای روشن شدن نقاط مبهم؛ تعداد فیلم تولید شده در سال را مکانیزم بازار باید تعیین کند تعداد فیلم تولید شده در سال را مکانیزم بازار باید تعیین کند سینمای ما - بحث های نظارتی که همیشه طی این سالها همراه سینمایمان بوده، این روزهاانگار شکل دیگر و شاید تازه‌تری به خود گرفته است، دلیل آن هم تعدادفیلم‌هایی است که اکنون پشت خط نمایش متوقف شده‌اند یا فیلم‌هایی کهمجوز ساخت نگرفته‌اند.برای رفع حداقل برخی ابهامات پای گفت وگو با محموداربابی مدیر کل اداره نظارت وارزشیابی معاونت سینمایی وزارت ارشادنشستیم. 

او هم سعی کرد تا آنجا که به ادارهاش مربوط میشود، پاسخگو باشد.شاهین امیندر حال حاضر سیاستهای نظارتی سینما را چه کسی تعیین میکند؟سیاست یا اصلاحات؟ وقتی میگویید سیاستهای نظارتی بحث وارد مقولات کلانفرهنگی میشود. سیاستها باید در مسیر گفتوگو، بررسی چالشهای کلان و انجامپژوهشهای مورد نیاز به قانون تبدیل بشود. سیاستگذاری کلان فرهنگی هم دومسیر دارد. یک مسیرش میشود دولت و مجلس و دیگری شورای عالی انقلاب فرهنگیو در نهایت به سینماگران و تماشاگران ختم میشود که ارتباط مستقیمی با اینمجموعه دارند. البته سیاست به تنهایی کارکرد ندارد باید در موردش بحث وگفتوگو کرد. در سینما هم جای خاصی به عنوان مرکز سیاستگذاری که مقید باشددرباره سیاستهای نظارتی تصمیمگیری کند، وجود ندارد. معمولا سیاستهاینظارتی برآیند افکار مدیران از قوانین فرهنگی است.یعنی برداشتی که مدیران از شرایط و ضوابط موجود دارند.مجموعه مجریان در مسیر اجرا با توجه به فرآیندها متوجه مسایل مثبت یامنفی میشوند و با توجه به آن کارشان را انجام میدهند. به عنوان مجری وقتیبا مسالهایی مواجه میشوم که به نظرم باید این مساله از بعد سیاستگذاری حلو فصل بشود، طبیعی است که آن را در فضاها و بحثهایی که پیش میآید مطرحمیکنم که محک بخورد تا بدانم این موضوع ضرورت دارد و دیگران هم به آن فکرکردهاند تا تبدیل به مساله معاونت سینمایی و ارشاد بشود یا خیر.فکر میکنید با گذشت سی سال از انقلاب اسلامی نظارت باید به همین شکلباشد؟ نباید حجم نظارت راکم کنیم؟حجم نظارت و بهطور کلی مقوله نظارت قابل بحث است. ما معتقدیم نقش ادارهکل ارزشیابی و نظارت در سینمای حرفهای نقش حاکمیتی است. حالا این نظارتحاکمیتی وجوه مختلف دارد. مثلا یکی از وجوهش تنظیم فضای تولید، فضایاکران و روابط تولیدکننده و مصرفکننده است.اینها کار شما نیست، خود سینماگران باید این رابطه را تنظیم کنند.به نظر نمیرسد این مطلب را با دقت گفته باشید چه کسی باید تعداد تولیددر سال را تعیین کند؟ شما میگویید امسال چند فیلم باید تولید بشود؟من میگویم بازار باید این تعداد را تنظیم کند.شما میگویید بازار باید تعیین کند. ما هم همین را میگوییم. چه کسی نیازبازار را میتواند تعیین کند؟ آیا درست تعیین میکند؟ چگونه باید ایننیازها را تعریف کرد که مشکلات دیگری به بار نیاورد. چه کسی باید نظارتکند؟ ما میگوییم حاکمیت، ما باید نظارت را تعریف کنیم. در ذهن شما نظارتاعمال ممیزی است و از نظر من این تعریف نظارت بر فرآیند تولید و ارایهاثر فرهنگی است.نظارت فقط ممیزی نیست، ممیزی قسمتی از نظارت است. ولی فکر میکنم دایرهنظارت باید محدود شود؟ما هم معتقدیم دایره نظارت باید محدود شود ولی باید بررسی کنیم که نظارتغیر ضروری کجاها وجود دارد. الان بعضی مواردی وجود دارد که ما میگوییمنیازی به نظارت مستقیم نیست. مثلا سازوکار فعالیت صنفی اصناف سینما بهخانه سینما واگذار شدهاست. در مورد تعاملها و اختلافاتی که امکان دارد بهوجود بیاید دلیلی برای دخالت ما و حاکمیت وجود ندارد.اصلا کار حاکمیت نظارت است، نه دخالت ولی نظارت باید حداقل باشد. دولتکارآمد یک دولت کوچک است.بله، وقتی مجموعه اعمالی که دولت به خودش محول میکند، زیاد باشد، دولتبزرگ میشود و دولت بزرگ، قوی نیست اما اداره ما بزرگتر نشدهاست.گستره فعالیتتان کمتر شدهاست؟بله، در خیلی جاها کمتر شدهاست. این کوچکی از جنبههای مختلف است. مثلاقبلها لازم بود در انتخاباتی که در مجامع صنفی اتفاق میافتاد، حتما ناظرداشته باشیم ولی بعد دیدیم ضرورتی برای این کار وجود ندارد.ولی شما در اختلافات تهیهکنندگان دخالت کردید؟مادخالت نکردیم. وقتی فضایی به دلیل وجود اختلاف نظر، به داوری نیاز پیدامیکند و وقتی طرفین ماجرا نمیتوانند مسالهایی را که بینشان هست، حل کنند،برای داوری از دیگران دعوت میکنند. یکی از تهیهکنندگان چند روز پیش میگفتما از معاونت سینمایی خیلی ممنونیم چون وقتی اختلاف بین صنوف ایجاد میشودو خصوصا در صنف تهیهکنندهها به شکل سنتی معاونت سینمایی از این دعوا برایحل مسایل خودش بهره میبرد. امابرای اولین بار است که معاونت سینماییمیخواهد اعضای این صنف را دور هم جمع و با هم یکی کند.میزان نظارت وزارت ارشاد و معاونت سینمایی نسبت به پنج سال پیش بیشتر شده یا کمتر؟از یک وجه کمتر شده و از یک وجه بیشتر. دولت نهم معتقد است سیاستهایفرهنگی در این دوره نیاز به دقت بیشتری دارد و به طور طبیعی برای اصلاحآن امور وارد میدان میشود. دراین حالت تصور میشود که نظارتها بیشتر شدهدر صورتی که اگر کمتر نشده باشد، قطعا زیاد نشدهاست، یعنی ساز و کار بهگونهایی عمل کرده که محصولات فرهنگی و ارزشمند عرضه شود.در اینکه ذهنیت محمود اربابی به لحاظ شخصی مبتنی بر نظارت حداقلی است،شکی وجود ندارد ولی الان تعداد فیلمهایی که پروانه نمایش نگرفتند و مشکلدارند، زیاد است. فیلمهایی مانند «آتشکار»، «صد سال به این سالها»، «نیوهمانگ»، «خاک آشنا»، «سنتوری»، «آفساید» و...خب اینجا دیگر بحث قانونی میشود. شما میگویید نیوه مانگ پروانه نمایشنگرفته و ما میگوییم بی توجهی به قانون باعث آن شدهاست. با شما همعقیدهام که مجموعه نباید طوری رفتار کند و کارهایی انجام دهد که فیلمسازبگوید من دیگر کار نمیکنم. اما اگر یک نفر بگوید «آقا آدمهایی که اینجاهستند، آدمهای درستی نیستند و من میخواهم بروم جای دیگری فیلم بسازم»یایک نفر دیگر بگوید «من میخواهم غیر قانونی فیلم بسازم و اینهانمیگذارند کارم را بکنم پس میگذارم میروم» خب اینها میتوانند کاری را کهدوست دارند انجام دهند و اگر خلاف قانون باشد با برخورد قانونی مواجهمیشوند. اما وقتی یک نفر میگوید «من آمدهام یک مسیر قانونی بروم و بهعنوان یک شهروند میخواهم از حقوق قانونی خودم استفاده کنم، اما اجازهبهره برداری از حقوق قانونیام را از من سلب کردهاند، نمیتوانم کار کنم پسمیروم جای دیگری کار کنم» این حرف قابل شنیدن است. اما در مورد فیلمهاییکه نام بردید، آتشکار و خاک آشنا پروانه نمایش دارند.پس چرا نمایش داده نمیشود؟در مورد آتشکار باید از سازندگانش بپرسید که چرا نمابش داده نمیشود. خاکآشنا پروانه نمایش دارد و فیلم برای اکران در حال آماده شدن است.پس بحث شما درمورد خاک آشنا چه بود؟این فیلم را یک نفر بر اساس قانون ساخته و به شورای بازبینی نمایش تحویلدادهاست. این شورا هم نقطه نظراتش را طبق قانون به کارگردان گفته، او همانجام دادهاست و فیلم اکران میشود. اما حفرهای که این وسط به وجود آمد،در واقع زمانی برای تطبیق سلیقهها بود. به هر حال هرکس فیلمش را براساسسلیقهاش ساخته و دوست دارد همه این فیلم را ببینند. اما از موضع قانونمیگویم این فیلمی که ساختی این پلان، این سکانس، این صحنهاش برخلافمقررات است. هر موقع شما این موارد را حذف کنی، قابل نمایش میشود.اما این چیزهایی که شما میگویید در مورد فیلمی مثل خاک آشنا که تمام فیلمبراساس فیلمنامه ساخته شدهاست، صادق نیست.این را شما دارید میگویید. ظاهرا اداره کل باید بگوید. مگر شما فیلمنامهرا خواندهاید وفیلم را دیده اید؟بله.شما به عنوان فرد میگویید و من به عنوان مدیر این سازمان.مگر فیلم خاک آشنا با فیلم نامهاش تطابق ندارد؟میتواند نداشتهباشد. جاهایی که گفتند حذف شود، قطعا با فیلمنامه تطابقنداشتهاست. آیا شما به عنوان آدمی که با مساله فیلمسازی آشنا هستید،معتقدید فیلمنامه وقتی تبدیل به فیلم میشود هیچ تغییری نمیکند؟میتواند دچار تغییراتی شود.خب هر جا که تغییر کند میشود خلاف قانون.شما برای پروانه ساخت طبق مقررات نباید فیلمنامه را بخوانید. پس چرا متنکامل را از تهیهکننده میگیرید؟ما فیلمنامه را بر اساس قانون میگیریم. قانون گفته هر کس میخواهد فیلمبسازد باید دو نسخه از فیلم نامهاش را تحویل بدهد. اما ما ابتدا فیلمنامهرا نمیخوانیم، قانون گفته خلاصه فیلمنامه در شورای پروانه ساخت مطالعهبشود و بر اساس آن پروانه داده بشود با نشود.یعنی نظراتی که در مورد فیلم ساخته شده داده میشود، براساس خلاصههاست؟بله. بعد فیلمسازان برمیگردند به ما میگویند نظراتتان دقیق نیست وفیلمنامه را نخواندید. ما هم میگوییم چشم. فیلمنامه را میخوانیم که امکاندارد پنج اصلاحیه دیگر هم به فهرست قبلی اضافه بشود.شما میتوانید در مورد قوی با ضعیف بودن فیلمنامه نظر بدهید؟بله مطابق قانون میتوانیم.اما این وظیفه اداره شما نیست. این اداره وظیفه دارد بگوید این فیلمنامهاز لحاظ قانونی موردی دارد یا خیر.بندی از قوانین میگوید فیلمنامه ضعیف نباید ساخته شود. ممکن است بگوییداین قانون بد است، میشود در موردش بحث کرد ولی تا زمانیکه عوض نشود،قانون است. شورایی متشکل از کارشناسان سینمایی و فرهنگی باید پروژههاییرا که قرار است ساخته شود، مورد بحث و بررسی قرار دهند که این بررسی شاملسه بخش است. اول این که آیا عناصری که میخواهند کار کنند، توانایی انجامکار را دارند؟ دوم اینکه آیا آنچه تولید میشود، درفضای فعلی فرهنگی محصولارزشمند و مناسبی هست یانه؟ سوم اینکه آیا با مجموعهای از مسایل مربوط بهحاکمیت ملی، فرهنگی و اجتماعی تناقصی ندارد. این قانون سالهاست اجرامیشود.ولی ما میبینیم شکل نظارت متفاوت شده یعنی از آن سالها تا به الان تعابیرچندین بار تغییرکردهاست؟همیشه با این قضیه مواجهیم. یک سری از آدم ها میگویند چون تعابیر عوضشدهاست، بیایید مصداقها را بنویسید. مثلا بگویید اگر در فیلمی کسی کج راهبرود، این فیلم خوب نیست و پروانه نمیگیرد. ولی تجربه و عقل سلیم ثابتکردهاست که مصداقگرایی در قانون جواب نمیدهد.ولی تصور عمومی این است که نظارت نسبت به شش سال پیش شدیدتر شدهاست.وقتی با مساله سیاسی برخورد کنیم، چنین میشود.نه منظور من سیاسی نیست. وقتی تعداد فیلمهایی که مجوز نمایش ندارند،افزایش مییابد و وزیر ارشاد هم به سیاستهای فرهنگی گذشته انتقاداتزیادی دارد و... طبیعتا اینطور معنا میدهد که نظارت شدیدتر شدهاست؟ما میتوانیم ازیک کلمه دیگر استفاده کنیم و بگوییم نظارت دقیقتر شدهاست.دقیقتر، شکل مودبانه شدیدتر است دیگر!آیا تولیدات ما ارزش و اعتبارشان بالاتر رفته و نظارت ما به قول شماشدیدتر شده یا اینکه چون ارتقاء فرهنگی و افزایش قدرت فرهنگی اتفاقنیفتادهاست، باید نظارتها را دقیقتر کنیم تا به نتیجه برسیم؟ الان شماسینمای ایران را رو به صعود میبینید یا نزول؟من رو به نزول میبینیم اما معتقدم نظارت شدیدتر و به قول شما دقیقتر باعثصعود سینما نمیشود.از نگاه من و تحلیلی که من از بعد نظارت دارم، اگر نظارت دقیقتر شود،میزان و امکان رسیدن به مسیر سینمای ارزشمند بیشتر میشود. الان وقتیفیلمنامهایی میآید و به آن پروانه میدهیم، برای اولین بار همه بحثهاییرا که درباره فیلمنامه شدهاست را به کارگردان و تهیهکننده، منتقل میکنیم.میگوییم به فیلم نامه شما پروانه دادیم اما این داستان نمیتواند مخاطب راتحت تاثیر قرار بدهد. این ساختاری که انتخاب کردید، قدیمی و کهنه است. تومیخواهی از عناصری استفاده کنی که به تصور خودت میتواند با مخاطب ارتباطبرقرار کند وغیره... و از همین حالا بدان که اگر این را ساختی یک پروندهآسیبپذیر برای خودت رقم زدهای. اما تو این اختیار را داری این فیلمنامهرا بسازی یا بروی سراغ یک کار ارزشمند. دوستان فیلمساز ما این تجربه رادر طول سه سال گذشته داشتند.این توصیههایی که شما میدهید، توصیههای کیفی است ولی میتواند نظارتی همباشد؟ یعنی بگویید اگر اینطوری بسازی امکان پروانه گرفتنش هست یا نیست؟اینطور نیست، بعد نظارتی ما بیشتر مسایلی است که بعد اخلاقی دارد. درصورتیکه فیلمهایی که ما و شما احساس میکنیم فیلمهای خوبی نیستد، اصلااین مشکلات را ندارند اما فیلمهایی که حرف جدی برای گفتن دارند، بامشکلات دیگری مواجهاند چون ایده خوبی دارند اما به وجوه دیگرش توجهنمیکنند.دقیقا حرف من هم همین است، سینما برای رشد به عوامل مختلفی نیاز دارد کهیکی از آنها نظارت است. منتها نظارت دقیقتر به قول شما و شدیدتر به نظرمن، باعث میشود آدمهایی که فرصتطلبترند و خودشان را با هر شرایطی تطبیقمیدهند، بتوانند راحتتر فیلم بسازند و تعداد فیلمهای خنثی بیشتر میشود.منظور من از نظارت فقط اداره کل نظارت و ارزشیابی نیست. تمام نهادهایی کهدر این مورد تصمیمگیری موثرند. شما به سنتوری پروانه نمایش دادید ولیخودتان این پروانه را لغو کردید. وزیر طبق اختیار قانونی این کار را کرد.خب پس اهرمهای دیگری هم جزو اداره ارزشیابی محسوب میشود، من دارم ازنظارت کلی حرف میزنم.در مورد نظارت کلی من پاسخگو نیستم. سینما یک پازل بسیار گسترده و بزرگاست که البته تصویر بسیار زیبایی هم دارد اما اگر همه قطعات این پازل خوبو درست کنار هم چیده نشود، تصویر خوب و درستی را نمیبینیم. به عنوان کسیکه در این زمینه حداقل تجربه و دانشی دارم، میگویم مشکل ما در چیدن همینپازل است که همه در آن سهم داریم. اداره نظارت هم در آن سهیم است،فیلمساز و تهیهکننده هم سهم دارد و البته فیلم خوب ساختن هم سخت است. درسه سال گذشته تمام تلاش اداره نظارت این است که قطعه پازل مربوط به خودشرا جای مناسبی بگذارد.من از شخص حقیقی محموداربابی میپرسم که چرا با وجود تمام تلاشهایی که دراین زمینه صورت گرفتهاست، تعداد فیلمهایی که مشکل نمایش یا ساخت پیداکردند نسبت به گذشته بیشتر شدهاست. مثلا صحنههایی از «کتاب قانون» دوبارهفیلم برداری میشود.البته این مطلب را به صورت کلی قبول ندارم.ولی علت اصلی آن نداشتن تعاملصحیح میان تولیدکنندگان، هنرمندان و سیاستگذاران است. اما همین الاناداره نظارت با توجه به تمام حرفهایی که دور و برش هست جزو ادارههایی استکه بیشترین تعامل را با هنرمندان دارد.این تعامل به خاطر شخص شماست.به هرحال این تعاملهای شخصی روی جمع تاثیر میگذارد. درخواست 150 فیلمبرای گرفتن مجوز ساخت طرح میشود و با پنجاه فیلمساز تعامل میکنیم. تعاملباعث میشود تعبیرات مثبت و منفی ایجاد شود. تعبیر منفیاش این است کهفیلم امکان ساخت یا نمایش پیدا نمیکند اما تعبیر مثبت این است که فیلمسازقهر نمیکند. اداره کل مدعی نیست میتواند همه چیز را درست کند، من در حوزهفعالیت خودم میتوانم کار کنم ولی نتیجه و برآورد کلی این است که ادارهنظارت یک اداره تعاملی است. با فیلم ساز صحبت میکنیم، این صحبتها میتواندتشریح فضای فرهنگی کشور و فضای فرهنگی فیلم باشد. تمام این بحثها را مطرحمیکنیم، بعد به این نتیجه میرسیم که چه کار کنیم.به نظرتان این روش چقدر جواب دادهاست؟خیلی. شاید اگر ما با این روش کار نمیکردیم تعداد فیلمهایی که در نمایشدچار مشکل میشدند، بیشتر از حالا میشد و عوارض بیشتری داشت.در میان اهالی سینما صحبتی است که حضور فلانی در اداره نظارت مثبت نیست وجاهایی بیرون از این اداره تصمیمهایی میگیرند که بر تصمیمهای آنها سایهمیاندازد.این همان بخش سیاسی است که گفتم. کمتر شده تصمیمی بگیریم یا فیلمی راتایید کنیم اما مجموعه وزارت ارشاد نظر دیگری را داشته باشد. یک بارکارگردانی که فیلماش را شورای بازبینی دیده بود و اصلاحاتی را دادهبود،پیش من آمد. به او گفتم دوست عزیر شما فیلمی ساختهای که من از آن دفاعمیکنم. حاضرم کمک کنم تا فیلم اکران شود. مساعدت میکنم که فیلمت تبلیغشود و مخاطبانش را پیدا کند، فقط تو باید تعدادی نمای کلوزآپ از صورت یکهنرپیشه را حذف کنی که رعایت اصول قانون حجاب در آن نشدهاست. آیا پافشاریبر تغییر ندادن این پلانها درست است؟ آیا همه موجودیت فیلم تو بستگی بهاین چند پلان دارد که در اصل آن تردیدی نداریم اما شکلش مورد دارد؟ خبکارگردان استدلال من را پذیرفت، اصلاحات را انجام داد، فیلمش هم اکرانشد.چرا این اتفاق در مورد فیلمهایی مثل خاک آشنا و آفساید نیفتاد؟آفساید یک مورد قانونی دیگری داشت. تهیهکننده آفساید حوزه هنری بود کههیچ وقت از ما درخواست ارائه پروانه نمایش نکرد. جعفر پناهی کارگردان بودنه تهیه کننده، حوزه هنری مالک این فیلم بود.خاک آشنا هم در جشنواره حدود دو دقیقه اصلاح داشته اما بعد به 24 دقیقه رسید؟این حرفهای ژورنالیستی است که دو دقیقه را میکنند ده دقیقه و ده دقیقه راسی دقیقه. من و شما اگر درباره چیزی که جزئیاتش را نمیدانیم بحث کنیم،منطقی نیست.یعنی مقصر اکران نشدن فیلمهایی مثل «صد سال به این سال ها» و «تسویهحساب» فضای ژورنالیستی است؟در سال گذشته به پنجاه فیلم پروانه نمایش دادیم و دو یا سه فیلم هنوزپروانه نگرفتهاند که میشود کمتراز پنج درصد. حالا میگویند پنج درصد زیاداست، من هم میگویم بله احتمالا زیاد است اما بیایید این پنج درصد راتجزیه و تحلیل کنیم. گفتهایم در فلان فیلم این موارد باید اصلاح شود تاقابل نمایش باشد، اما دوست ندارند اصلاح کنند. این نظر شخصی من نبوده،نظر قانون بودهاست. شاید همه دوست دارند از چراغ قرمز رد بشوند ولی قانوناین اجازه را نمیدهد و باید آنقدر پشت چراغ قرمز بمانند تا سبز شود.یعنی شما میگویید نظارت افزایش پیدا نکرده و شما بر اساس قانون عمل کردهایم.بله. در این سه سال، 250 پروانه ساخت دادم که این تعداد نسبت به گذشتهآمار زیادی است. پس نظارت طبیعیتر شدهاست. در عین حال در دورههای قبل همفیلمهایی بودهاند که به طور قانونی امکان نمایش برایشان فراهم نشد.بله مثلا فیلم دایره اکران نشد و هیچ وقت نفهمیدیم چرا؟ ولی به نظر منجلوی اکران هیچ فیلمی نباید گرفته شود.اینجا که جای اعمال دیدگاههای فردی ما نیست. من و شما دیدگاههای فردیمانرا به حقوق اجتماعی تبدیل کردهایم و شدهاست قانون.اینکه شما میگویید رویکرد اداره نظارت تعاملیتر است، درست، اما ما داریمنتیجه را بررسی میکنیم.نتیجه این شده که به بهرام بیضایی، مهرجویی، افخمی، تبریزی، کیمیایی،خانم میلانی و خیلیهای دیگر از کارگردانهای برجسته سینمای ایران پروانهدادیم.پس به نظر شما به عنوان یک کارشناس کل جریان نظارتی منطقیتر شدهاست؟بله، منطقی تر است.پس چرا چند بار استعفا دادید؟این بحث دیگری است. البته چند بار که استعفا ندادم. وقتی میبینم مشاورفرهنگی رییس جمهور از اداره ما انتقاد میکند، انگار من کارم را درست انجام نمیدهم. خب من کارگزار این دولتم و نمیتوانم بگویم از اینجا تکاننمیخورم. وقتی میبینم احساسشان این است که دیگری باید این کار را انجامدهد، پس میروم کنار و فضا را برای آمدن شخص دیگری فراهم میکنم.پس چه شد که ماندید؟این حرفها زده میشود اما وقتی میرسیم به مرحله عمل، قضیه فرق میکند. یعنیمدیر من با استعفایم موافقت نمیکند. پس ظاهرا کارم را درست انجام دادهام.اما اگر الان از من بپرسند علاقه داری همچنان در اداره نظارت کارت راادامه بدهی، میگویم نه، علاقهای ندارم.شما طرح «اکران فرهنگی» را اعمال کردید، که الان دارد با فیلمهایی مانند«آتش سبز» و «خواب زمستانی» اجرا میشود. تعدادی از فیلمها هم از قبلماندند. مثل «باد ما را با خود خواهد برد» یا «ده» عباس کیارستمی. اینفیلمها هم جز این طرح هستند؟به نظرم «باد ما را با خود خواهد برد» در فهرست ما وجود دارد اما از «ده»هیچ اطلاعاتی نداریم. در دوره مسئولیت من نه درخواست ساخت داشته و نهدرخواست نمایش. فیلمسازی از ما پروانه ساخت میگیرد و ما به او میگوییماین فیلم تماشاگر ندارد, سینمادار علاقهای به اکران این نوع فیلمها نشاننمیدهد. کمک مالی برای ساخت نخواهی داشت، چون داری دیدگاههای شخصی خودترا فیلم میکنی، این کار خیلی ارزشمند است اما هر چیز ارزشمندی که نبایدحقوق دیگران را محدود کند. به او میگوییم اگر این فیلم را بسازی با اینمشکلات مواجه میشوی. میگوید نه میخواهم بسازم. فیلم ساخته میشود و برایدریافت پروانه نمایش به دستمان میرسد. فیلم دیده میشود و پروانه میگیرد.بعد میگوید فلان سینما فیلم من را اکران نمیکند. مسئول این ماجرا کیست؟من نیستم. اما حالا با محصولی مواجه شدهام که احساس میکنم نباید در حاشیهبقیه محصولات سینما از بین برود. پس فکر کردیم. مهم این است که مردمبدانند چنین فیلمی هم وجود دارد و اکران شدهاست. پنج سینما را برای اکراناین فیلمها آماده کردیم. آگهی تلویزیونی و کپی مجانی به فیلم میدهیم.البته نمیتوانیم صد فیلم را که طی شش ماه در پنج سالن اکران کنیم. عدهایهم که معلوم نیست در سینما دنبال چه هستند، میگویند «اکران فیلمهایفرهنگی بینتیجه ماند» از نگاه آنها ظاهرا باید تمام سینماهای کشور راتعطیل کنیم و این صد فیلم را نمایش بدهیم. این نگاه نه مبتنی بر حقوقاجتماعی است و نه حقوق فردی.فیلم"خواب زمستانی راصرفا به امید فروش اکران نکردیم، قصد از اکران اینبود که مردم بتوانند یک اثر فرهنگی حاصل کار یک فیلمساز خوب را ببینند.از این جهت طرح ما کاملا موفق و درست و تکلیف آن روشن است. پنج سالناجاره کردیم و گفتیم فیلم ها بر اساس زمانبندی مشخصی اکران شوند. خودشانهم میتوانند بیرون از این مجموعه سالن بگیرند. اما به نظر میآید عدهاییاز جو سازی، جار و جنجال و تیترهای بزرگ و آمار درآوردن دنبال اهدافدیگری هستند. مقایسه فیلمی مثل خواب زمستانی با دایره زنگی عاقلانه بهنظر نمیرسد. پیش از آغاز سال آینده، پنج ماه فرصت داریم و پیشبینی کردیمدر این مدت بتوانیم چهار فیلم اکران کنیم. حالا فیلمی را که امسال ساختندرویش تبلیغ شده و فضایی به وجود آمده را اکران کنیم یا برویم دنبال فیلمیکه متعلق به پنج سال پیش است؟ علاوه بر این در نوع اکران عادی دخالتنمیکنیم. میگوییم اگر میتوانید بروید با پخش کنندهای قرارداد ببینند وفیلمتان را اکران کنید.چرا فیلمهایی که در جشنواره نمایش داده میشوند، برای اکران دچار مشکل میشوند؟قانون، باید روی نسخه جشنواره هم اعمال شود اما مشکلی که وجود دارد ایناست که اگر بخواهیم زیاد بر قانون پافشاری کنیم، گرفتار مشکلات اجراییمیشویم. قانون میگوید فیلمی که میخواهد در جشنواره شرکت کند باید حدودپانزدهم دی درخواست بدهد، سی دی نسخه کامل فیلمش را بدهد، 12 بهمن هموارد جدول شود ولی عملا فیلمهاب بسیاری تا دهم بهمن آماده نشدهاند و مامجبوریم با تساهل برخورد کنیم. این است که در سالن میبینیم اصلاحاتاعمال نشدهاست و نمیتوانیم آنجا بگوییم پلان ها را حذف کن. پس ترجیحمیدهیم فیلم را همانطور که هست نمایش بدهیم و قانون را به هنگام اکران کهفرصت بیشتری وجود دارد، اعمال کنیم.با نظارت دقیقتر شما کیفیت فیلمهای جشنواره فجر سال 1387 چگونه است؟امیدوارم فیلمهای خوبی داشته باشیم
منبع خبر : سینمای پویا چهارشنبه,11 دی 1387 - 17:15:58

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد